چالشهای ژئوپلیتیکی تا تهدیدات فزاینده امنیتی رژیم اسرائیل
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۴۵۱۲۹
ناتوانی رژیم اشغالگر در مقابله با چالشهای داخلی و خارجی، این رژیم را مقابل یک دوراهی بزرگ به ویژه در سطح سیاستگذاریهای خارجی قرار داده و بسیاری معتقدند این وضعیت، تجزیه و فروپاشی جامعه صهیونیستی را تسریع میکند. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، تحولات گوناگونی که منطقه و جهان در سال 2022 شاهد آن بود و همچنین رویدادهای جدید در عرصه درگیری فلسطینی-اسرائیلی در اراضی اشغالی، موجب شد نظریه امنیت داخلی رژیم صهیونیستی که طی دهه گذشته نقاط ضعف زیادی از آن مشاهده شده، کاملا به چالش کشیده شود و از همین رو صهیونیستها ناچارند واقعیتهای جدید بینالمللی و منطقهای را مورد ارزیابی قرار دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما چالشهایی که رژیم اشغالگر در عرصه امنیت داخلی خود با آن مواجه است همچنان در حال توسعه بوده و صهیونیستها خود را مجبور میبینند که بازنگریهایی در تئوریهای راهبردی خود داشته باشند. در میان تحولات متعدد منطقه و جهان در سال 2022، 3 اتفاقی که میتواند امنیت داخلی رژیم صهیونیستی را تحت شعاع قرار داده و تهدید کند، جالب توجه است که میتوان آنها را به این شکل بررسی کرد:
-مسئله اول تشدید رقابت چین و آمریکاست که از دوره «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق آمریکا آغاز شد و در سال 2022 شاهد تقابل جدی این دو کشور در ابعاد مختلف بودیم که تبدیل به یکی از چالشهای اصلی عرصه ژئوپلیتیک جهانی شده است.
-تدوام جنگ روسیه و اوکراین که موجب شده برای نخستینبار از زمان جنگ جهانی دوم یک درگیری نظامی گسترده و تمام عیار در اروپا شکل بگیرد و این موضوع چالشهای زیادی برای آمریکا به وجود آورده است.
-پیشرفت برنامه هستهای ایران در سال 2022 و عدم آمادگی ایالات متحده برای مهار اقدامات ایران در زمینه توسعه پروژه هستهای خود.
همه این اتفاقات، شرایطی را به وجود آورده که سیاست خارجی و امنیتی اسرائیل را کاملا تحت تاثیر قرار میدهد. رقابت آمریکا با چین و روسیه، رژیم صهیونیستی را در وضعیتی قرار داده که مجبور است از روسیه و چین دور شود که این امر برخلاف سیاستها و خواستههای تلآویو است؛ چرا که صهیونیستها در سالهای اخیر تلاش زیادی برای گسترش مناسبات تجاری و سیاسی خود با مسکو و پکن کرده بودند.
اما در مرحله فعلی، اسرائیل که ناچار است در جبهه حامی سنتی خود یعنی آمریکا باشد، در معرض فشارهای زیادی قرار دارد که فضای مانورهای سیاسی-امنیتی آن را در منطقه و جهان تنگ میکند. علاوه بر آن آمریکا کاملا بر تقابل و رقابت با چین و روسیه متمرکز شده و بر خلاف گذشته تمایل زیادی برای مداخله در غرب آسیا یا انجام پروژههای جدید در منطقه ندارد.
اما در رابطه با ایران، کارشناسان و محافل صهیونیست معتقدند که این کشور حتی بدون اعلام رسمی، در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هستهای بوده و نفوذ آن و قدرتگیری گروهها و کشورهای وابسته به محور مقاومت تحت رهبری تهران، بدون شک بزرگترین تهدید واقعی برای اسرائیل بوده و این رژیم فاقد استراتژی موثر برای مقابله با ایران و متحدان آن در منطقه میباشد.
از سوی دیگر گسترش روابط ایران و روسیه از دیگر عوامل نگرانی صهیونیستهاست و آنها معتقدند که افزایش مناسبات این دو کشور به ویژه در عرصه سوریه، فضا را برای مانورهای اسرائیل بسیار تنگ میکند.
علاوه بر آن در داخل فلسطین اشغالی و اطراف آن نیز تحولاتی در جریان است که خطر آن برای صهیونیستها کمتر از چالشهای خارجی نیست.
عرصه فلسطین
تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان یک نهاد هماهنگ با اسرائیلیها که از سالها قبل به دلیل خدمت به دشمن اشغالگر، اعتبار خود را در میان فلسطینیها از دست داده، در مرحله جدید ضعیفتر از قبل شده و میتوان گفت که کنترل خود را بر کرانه باختری از دست داده است. همچنین نبرد برای پایان دادن به دوره ریاست «محمود عباس» رئیس این تشکیلات نیز درحالی ادامه دارد که هنوز هیچ جانشین جدی برای او معرفی نشده است و از سوی دیگر سازوکار منظمی برای انتقال قدرت وجود ندارد.
خلأ و شکافهای موجود در ساختار مدیریتی تشکیلات خودگردان فلسطین موجب شده تا اوضاع کرانه باختری از کنترل این تشکیلات خارج گردد و گروههای مقاومت فضای بازتری برای انجام عملیاتهای خود داشته باشند. ظهور گروههای جدید مقاومت مانند «عرین الاسود» (بیشه شیران) و گردانهای جنین و ... که دردسر بزرگی برای صهیونیستها در کرانه باختری به وجود آوردهاند، نیز در نتیجه همین وضعیت و افزایش قدرت مقاومت فلسطین است.
ناامیدی از آینده و فرار بیامان صهیونیستها از فلسطین/ اسرائیل در آستانه فروپاشی از درونرژیم اسرائیل از آشوب سیاسی تا بمبگذاری خیابانیژنرال صهیونیست: بسته شدن افقهای سازش مستقیما به زیان اسرائیل خواهد بودبه موازات آن گسترش پروژههای شهرکسازی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و از بین رفتن گزینه راهکار «دو دولتی» موجب گسترش درگیریها میان فلسطینیان و صهیونیستها شده و از طرف دیگر کابینه جدید و افراطی اسرائیل در صدد انجام اقدامات خطرناک تر همچون الحاق کرانه باختری نیز هست. همه این موارد کار اسرائیل را در عرصه بینالمللی به ویژه در مقابله با تهدید ایران و محور مقاومت سختتر میکند.
عرصه داخلی رژیم صهیونیستی
تنشها میان بخشها و اردوگاههای مختلف رژیم صهیونیستی طی یک سال گذشته به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده و موجب چند قطبی شدن جامعه صهیونیستی شده است؛ به ویژه بعد از روی کار آمدن کابینه راستافراطی بنیامین نتانیاهو که بسیاری از اسرائیلیها آن را تهدیدی بزرگ برای جامعه یهودی میدانند.
این درحالی است که جامعه صهیونیستی بعد از چهارسال بحران سیاسی مداوم و بیثباتی، در مرحله جدید از هر زمان دیگری گسیختهتر و ازهمپاشیدهتر شده و این روند پیامدهای منفی زیادی روی همه نهادهای اسرائیل دارد.
اما در سال 2023 رژیم صهیونیستی با چالشهایی نگرانکنندهتر از قبل مواجه است که برخی از آنها بسیار خطرناک هستند مانند تغییرات شدید ژئوپلیتیکی، افزایش قدرت ایران، تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین و شعله ور شدن اوضاع کرانه باختری، دوقطبی شدن جامعه سیاسی اسرائیل و شکاف بزرگ در روابط با یهودیان آمریکا.
ارزیابی صهیونیستها نشان میدهد که بدون تردید، ایران و قدرت روزافزون آن مهمترین و خطرناک ترین تهدید برای اسرائیل در میان همه این تهدیدهاست؛ چرا که رژیم اشغالگر هیچ راهبرد سازمانیافتهای برای پاسخ به این تهدید و یا توان تاثیرگذاری بر نفوذ و گامهای منطقهای و جهانی ایران ندارد.
تجربه سالهای گذشته و نتایجی که محافل و مراکز اسرائیلی به آن رسیدهاند نشان میدهد که این رژیم برخلاف ادعاهای خود شرایط ورود به گزینه نظامی مقابل ایران را در هیچ جهتی ندارد و از طرف دیگر فشارهای غرب و آمریکا و تحریمهای گوناگون آنها ضد ایران نیز نتوانسته حتی تلآویو را به هدف خود مقابل این کشور، نزدیک کند. به ویژه اینکه اسرائیل برای برداشتن هر گامی نیاز به چراغ سبز و حمایت آمریکا دارد و هرگز به تنهایی قادر به تصمیمگیری نیست.
از این رو صهیونیستها معتقدند که باید به شدت از هر اقدامی که موجب نارضایتی آمریکا میشود و روی روابط با این کشور تاثیر میگذارد، خودداری کنند. آنها همچنین باید روابط و تفاهمات خود با جوامع یهودی ایالات متحده را که ستون حمایتی اسرائیل و منبع مهمی برای تاثیر بر سیاستگذاریهای آمریکا هستند، ترمیم کنند و گسترش دهند.
اما با وجود همه اصلاحاتی که در نظریه امنیت داخلی رژیم صهیونیستی انجام و اصولی که به آن اضافه شده، به گفته اکثر کارشناسان و متخصصان، هیچ یک از آنها نتوانسته بر مجموعه تحولات و چالشهای جدید غلبه کنند؛ زیرا مطالعات بسیاری از محققان اسرائیلی نشان میدهد که واقعیت امنیتی این رژیم شکننده بوده و نقاط ضعف زیادی دارد.
این مطالعات نشان میدهد در سطح دکترین امنیت داخلی اسرائیل، یک بحران آشکار وجود دارد و نمیتواند به متغیرات و تحولات رخ داده در منطقه پاسخ دهد. مطالعات مذکور همچنین وجود شکافهای عمیق را در مفهوم سنتی «امنیت داخلی» برای اسرائیل آشکار میکنند که در برخی موارد میتواند منجر به فروپاشی آن شود.
تعدادی از کارشناسان راهبردی رژیم صهیونیستی تاکید میکنند که این عوامل، اسرائیل را وارد مرحلهای از انحطاط و افول راهبردی در سطح امنیت داخلی کرده است؛ زیرا شاهد افزایش شکستهای سیاسی و نظامی مکرر اسرائیل هستیم و این شکستها شرایط اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.
بر این اساس، اسرائیل برای این شکستهای خود بهای سنگینی را -چه در سطح استراتژیک و -چه در سطح عملیاتی پرداخته و در بسیاری از موارد دیگر نمی تواند برنامههای از پیش تعیین شدهای برای مقابله با تهدیدات امنیتی و سیاسی خود طراحی کند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل رژیم صهیونیستی اسرائیل داخلی رژیم صهیونیستی صهیونیست ها کرانه باختری امنیت داخلی نشان می دهد قرار داده سال 2022
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۴۵۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیسابقه، تحقیرکننده و تغییر دهنده محاسبات
در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ میگذشت. انقلابی که پَر شعلهاش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت. عصر روز ۲۲ بهمن هنوز چند ساعت از پیروزی انقلاب نگذشته بود که سفارتخانه صهیونیستهای غاصب توسط ملّت انقلابی تسخیر و به مردم فلسطین هدیه شد.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو تحلیلی بر عملیات تنبیهی ضدصهیونیستی «وعده صادق» است که بازتاب زیادی در رسانههای غربی داشته و در رسانه KHAMENEI.IR منتشر شده است:
«خواهید دید که پس از خوابیدن زبانه شعله تند مذهب در رژیم خمینی ایران، آنچه که باقی می ماند منافع مشترک ایران و اسرائیل است.» اینها را یک کارشناس صهیونیست گفته بود؛ شانزدهم آذرماه ۱۳۶۵.
در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ میگذشت. انقلابی که پَر شعلهاش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت. عصر روز ۲۲ بهمن هنوز چند ساعت از پیروزی انقلاب نگذشته بود که سفارتخانه صهیونیستهای غاصب توسط ملّت انقلابی تسخیر و به مردم فلسطین هدیه شد.
تقریباً ۸ سال بعد از آن روزها و در آذرماه ۱۳۶۵ و زمانی که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود کارشناس صهیونیستی از لابلای فشارهای وارد به نظام جدید سیاسی در ایران بهدنبال خیالبافی همزیستی بود. حالا بیش از ۱۳ هزار و ۶۰۰ روز از آن روز گذشته. نفرت از اشغالگران صهیونیستی و حرارت خصومتی که با تسخیر سفارتخانه صهیونیستها در خیابان کاخ سابق(فلسطین فعلی) شعله گرفته بود حالا نه تنها سرد یا خاموش نشده بلکه بیشتر از هر زمان دیگری است. آنقدر بیشتر که حتی کارشناسان صهیونیست را هم به این اشتباه انداخته که حضرت آیتالله خامنهای از بنیانگذار جمهوری اسلامی هم اسرائیلستیزتر است. غافل از آنکه ایرانِ آن روزها درگیر با دشمنی با صدام بود و عقیده امام رحمهالله و رزمندگان ایرانی هم آن بود که راه قدس از کربلا میگذرد و چه درست فکر و تحلیل کرده بودند. ایران سالهاست که از کربلا گذشته. خبری از دیکتاتور بعثی عراق نیست و نیم میلیون سرباز اشغالگر ارتش آمریکا هم مجبور شدهاند عراق و افغانستان را تخلیه کنند و حالا مانده آرمان آزادسازی قدس!
خصومت ایرانیها با این پادگان اشغالی در غرب آسیا نه تنها پایین نیامده که بالاتر هم رفته. برخلاف روزها و ماهها و سالهای ابتدای انقلاب حالا ایرانیها در حمایت از آرمان فلسطین تنها هم نیستند. رسانه آمریکایی درست گفته بود؛ ایران در تمام این سالها صبورانه کمربند مقاومت را در اطراف سرزمینهای اشغالی محکم کرده. آنقدر محکم که حالا نه ایران بلکه زنجیره مقاومت که دو سه دهه قبل اخگرهای شهادتطلبانه کوچکی علیه اشغالگری مقاومت بودند حال خود تبدیل به ستارگان درخشان و گدازههای پرحرارتی شدهاند که هرکدام به تنهایی میتوانند ضربه حیاتی به اشغالگران صهیونیستی وارد کنند. تحلیلگر رسانه صهیونیستی هم در ضمن تحلیل حمله موشکی اخیر ایران به اراضی اشغالی درست گفته بود که افسانه بازدارندگی اسرائیل پیش از آنکه با حمله اخیر و در تهران متلاشی شود در لبنان و غزه از بین رفته بود.
رسانه صهیونیستی: متحمل تحقیر بیسابقهای شدیم
این عبارات در سال ۲۰۲۴ و در یک رسانه صهیونیستی، توصیف وضعیت و حالِ رژیمی است که پیش از این در درگیریهای شش هفت دهه گذشته چه در جنگهای ۱۹۴۸ و چه در ۱۹۶۷ و چه در ۱۹۷۳ سابقه تحمیل شکستهای سنگینی را به ارتشهای عربی مدعی آن سالها در منطقه دارد.
کنار هم گذاشتن همه این واقعیتهاست که تحلیلگر صهیونیست را در رسانه صهیونیستی معاریو به این واقعیات میرساند: «ما متحمل تحقیر عمومی بیسابقهای شدیم. بازدارندگی اسرائیل که مانع حمله مستقیم به ما میشد از بین رفته است. تلاش بازدارنده بینالمللی هم در روزهای اخیر شکست خورد. برای اولین بار از ایران بهسوی اسرائیل موشک شلیک شد!»
این بهت عمومی از مواجهه مستقیم جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی در دیگر رسانههای رژیم هم قابل مشاهده است. یدیعوت آحارنوت دیگر رسانه صهیونیستی در گزارشی تحلیلی به این حمله پرداخته، رفتار محتاطانه فعلی رژیم در برابر ایران را با سابقه هجومی و تهاجمی گذشته آن مقایسه کرده و با اشاره به حمله موشکی منفعلانه صدام حسین در جنگ اول خلیج فارس که برای فرار از حمله ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و برای بیرون راندن عراق از کویت صورت گرفت مینویسد: «اسرائیل در آن زمان بهدرخواست آمریکا و برای اینکه ائتلاف علیه صدام دچار مشکل نشود از پاسخ و حمله به عراق خودداری کرد. این مرتبه اما این ایالات متحده بود که از اسرائیل درخواست کرد ساکت بنشنید!» یدیعوت آحارنوت اشاره پررنگی دارد که بعد از ۳۰ سال این اولین مرتبه است که رژیم غاصب از سوی یک کشور مستقل مورد حمله مستقیم قرار گرفته است.
وزیر خارجه رژیم: با افتخار میگویند ما شما را زدیم!
این واکنشها محدود به فضای رسانهای نیست. وزیر خارجه رژیم صهیونیستی هم که تلاشهای دیپلماتیک زیادی را برای فشار به ایران دنبال میکرد -و از قضا عمده این تلاشها هم از جمله طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل به شکست انجامیده است- در نامهای به آمریکا و کانادا و کشورهای همسو و اعضای اتحادیه اروپا اعترافات جالبی درباره ابعاد حمله مستقیم ایران به داخل اراضی اشغالی داشته است.
در این نامه علاوه بر درخواست «تحریم پروژه موشکی ایران» و «درج نام سپاه پاسداران در سازمانهای تروریستی» بر این نکته مهم تأکید کرده که ایران «علناً» و «با افتخار» مسئولیت این حمله را پذیرفته است. وزیر خارجه رژیم با وجود لفاظیهای سیاسی و نظامی اما در نهایت به این گزاره اعتراف کرده که «آخرین حمله ایران از داخل خاک خود به اسرائیل در گستره و اندازه یک حمله بیسابقه» است.
این واکنشها و سرریز آنها به رسانههای صهیونیستی و غربی و آمریکایی در حالی صورت میگیرد که بسیاری از این رسانهها مدعی بودند ایران بنا به ملاحظات متعدد داخلی و خارجی فعلاً ناچار است با تهاجمها و تجاوزهای اسرائیلیها کنار بیاید.
اقدام اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران اما همه این محاسبات را بر هم ریخت. این را هم میتوان در واکنش مقامات و مسئولان رژیم صهیونیستی دریافت و هم موضوعی است که در رسانههای غربی نیز به آن اشاره شده است. نیویورکتایمز، رسانه مطرح آمریکایی از رسانههایی است که به این موضوع اشاره کرده است. نویسنده این گزارش از قضا یک روزنامهنگار صهیونیست است که ارتباطات نزدیکی با مجامع نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد. این رسانه مطرح آمریکایی در گزارش خود صریحاً به این موضوع اشاره دارد که اقدام ایران که «شامل رگبار عظیمی از صدها موشک و بالستیک و پهپادهای انفجاری بود» قواعد و معادلات سابق و ناگفته بین ایران و اسرائیل را تغییر داد.
نکته جالب توجه آنکه نویسنده گزارش به سبب ارتباطاتی که با مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد به نقل از این مقامات به این موضوع هم اشاره دارد که «با توجه به این تغییر، محاسباتی که اسرائیل بر اساس آن برای حرکتهای بعدی تصمیم میگیرد هم تغییر یافته است.»
ایبیسینیوز دیگر رسانه آمریکایی است که به این تغییر اشاره کرده و با این عبارات به توصیف آن پرداخته: «حکومت دینی و شیعی کشور، مسیر جدیدی را [در موازنه با اسرائیل] برگزیده و بر همین مبنا هم تغییراتی از سوی جمهوری اسلامی در پیش است.»
دست و پا زدن برای انحراف از تحقیر
کنار هم گذاشتن این واکنشهای رسانهای، دیپلماتیک و نظامی حاکی از یک موضوع مهم است: «پیام دریافت شد!» و قرائن و شواهد نشان میدهد که خوب هم دریافت شده است. شدت و تأثیر در کنار وضعیت پسا طوفان الاقصی هم به اندازهای بوده که همه تواناییها و ظرفیتهایش را برای بازگشت مجدد معادلات خود با ایران به وضعیت سابق به کار انداخته و باعث برکناری مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم شده است.
تأکید و مطرح کردن مسائلی مانند تعداد دقت اصابت در هدفها و موفقیت ادعاییِ پدافند صهیونیستی در مقابل حمله سنگین موشکی جمهوری اسلامی هم جملگی موضوعات و اولویتهایی فرعی برای منحرف کردن اذهان عمومی از موفقیتی است که جمهوری اسلامی ایران برای خود رقم زده است.
در راهبردهای رسانهای و عملیات روانی صهیونیستها باید موضوعی فرعی تراشیده شود تا اذهان و افکار عمومی را از موفقیت اصلی منحرف کند و این واقعیت و قدرتنمایی جدید ایران باید به هر قیمتی که شده به حاشیه رود. غافل از اینکه روند شکستهای ترمیمناپذیر صهیونیستها که در ۱۵ مهر و طوفان الاقصی شروع شده و با عملیات وعده صادق شدت گرفته است، با حیلهگریهای تبلیغاتی و رسانهای جبران نمیشود.
اعتراف به شکست و تحقیر عمومی که در متن نویسنده و تحلیلگر صهیونیست در رسانه صهیونیستی هاآرتص هم دیده میشود، زمانی که از وقایع بعد از طوفان الاقصی میگوید و واکنشهای جنونآمیز رژیم که هیچ دستاوردی هم برای اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی نداشته، نه تنها آن را به انزوای بینالمللی و ناوکاوت شدن در برابر افکار عمومی دنیا کشانده بلکه هراس و ترس از یک درگیری گسترده با جمهوری اسلامی ایران و شبکه مقاومت را هم بیشتر کرده که رژیم بهعنوان یک کشور منفور چقدر میتواند به بقای خود امید داشته باشد و آیا با فرض بقا، ادامه حیات رژیم مشابه حیات سیاسی و منزویمفهوم کره شمالی نخواهد بود و رژیم هم کره شمالی دیگری در خاورمیانه؟!
واقعیت این است که جدول سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی بهصورت جدی بهم ریخته است و در ادامه این مسیر منجر به محو شدن آن خواهد شد. و نکته مهم در این زمینه، اثبات قدرت اراده ملّت ایران در چشم جهان است. موضوعی که در دیدار اخیر جمعی از فرماندهان نظامی هم با رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تأکید شد: «بهلطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملّت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملّت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند... موضوع تعداد موشکهای شلیک شده و یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملّت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است، که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.» ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
انتهای پیام